پاسخ: درد مزمن: مدیریت بر روی فرد متمرکز است نه درد


ویراستار عزیز،

مدیریت درد مزمن بر روی فرد متمرکز است نه درد

من از بررسی کانگ و همکاران بسیار استقبال می کنم [1]. من از دیدگاه یک پزشک درد ستون فقرات می نویسم که بیماران مبتلا به کمردرد میانگین طول دوره 2.5 سال داشتند. [2] و گردن درد با میانگین دوره درد 1.3 سال [3]. این مطالعات میزان قابل توجهی از همبودی ستون فقرات و خارج نخاعی، اختلال خواب و ناراحتی روانی را تایید می کند. [2, 3] اشاره شده توسط کانگ و همکاران. من همچنین افراد “قلب” را می شناسم که معمولاً همکاران مشاور بسیاری را برای طیف گسترده ای از شکایات و کسانی که دارای حساسیت مفرط هستند دیده اند. من می پذیرم که برخی از بیماران نیاز به بررسی های بیشتری دارند، اما می توان آنها را به گونه ای مورد بحث قرار داد که باعث ایجاد اضطراب بیشتر نشود، به عنوان مثال اطمینان حاصل شود که هیچ گونه منع مصرفی برای توانبخشی فشرده وجود ندارد. ابراز علاقه آشکار به خانواده، کار و علایق فرد، روند کسب اطمینان و امید به مسیرهای بالینی پیشنهادی را آغاز می کند.

با این حال، این بررسی، اثرات تروما را برای برخی، پیدایش درد و برای برخی دیگر عامل اصلی در تصویر درد نادیده می‌گیرد. سیزده درصد از کسانی که با گردن درد به کلینیک من مراجعه کردند، یک علت تروماتیک با شکستگی از دست رفته و بیماری روانی قابل توجهی داشتند. [3]. متعاقباً مشخص شد که پریشانی روانی پس از سانحه (PTPD) [a term used as post-traumatic stress disorder may require specialist knowledge to inform the diagnosis] می تواند در کلینیک های روماتولوژی ارائه شود [4] و از آنجا که هجوم پناهندگان به طور گسترده در بریتانیا گسترش یافته است [5]بسیاری از بیماران مبتلا به PTPD در حال تشخیص هستند، از جمله گاهی اوقات با اثرات عمده بر خانواده [5]. PTPD اغلب در وضعیت پزشکی قانونی دیده می شود که در آن حوادث اثرات مخرب عمده ای بر زندگی افراد و خانواده های آنها از جمله فروپاشی زناشویی داشته است. [6] و اغلب با اختلالات خلقی همراه است [6].

کانگ و همکاران به درستی اهمیت اختلالات خواب را در مدیریت درد مزمن ذکر می کنند [1]، اما دو جنبه مهم از “تاریخ خواب” باید شناسایی شود. اولاً، ارزش دارد که از این افراد بپرسیم در حالی که شب ها بیدار هستند در مورد چه فکر می کنند – که ممکن است سرنخ هایی از استرس های خانوادگی یا سایر استرس های اجتماعی بدهد. ثانیاً، مهم است که در مورد رویاهای آنها بپرسید، به ویژه رویاهای ناخوشایند / کابوس هایی که اغلب حوادث یا شکنجه را دوباره زنده می کنند. گاهی اوقات کسانی که هر گونه تجربه ناخوشایند را در طول پرسش مستقیم انکار کرده اند، هنگامی که از کابوس ها پرسیده می شود، سرنخ هایی را ارائه می دهند. وجود PTPD مهم است زیرا با حمایت روانشناختی و دارو راه های درمانی بیشتری را باز می کند.

تجربیات من در طب توانبخشی طی سالیان متمادی حاکی از آن است که برای کمک کامل به بیماران محروممان، مسائل اجتماعی قبل از مسائل روانی نیاز به حل دارند و مسائل روانی قبل از مسائل جسمی نیاز به حل دارند!

منابع
1. Kang Y و همکاران، درد مزمن: تعاریف و تشخیص. BMJ (Clinical Research ed.), 2023. 381: p. e076036.
2. فرانک A و همکاران، بررسی مقطعی از ویژگی های بالینی و روانشناختی کمردرد و در نتیجه ناتوانی کاری: استفاده از طبقه بندی گروه ضربت کبک. Int J Clin Pract 2000; 54 (10): ص. 639-644.
3. Frank A، De Souza L و Frank C. گردن درد و ناتوانی: یک بررسی مقطعی از ویژگی های جمعیت شناختی و بالینی گردن درد که در یک کلینیک روماتولوژی مشاهده می شود. Int J Clin Pract 2005; 59 (doi: 10.1111/j.1742-1241.2004.00237.x): ص. 173-182.
4. McCarthy J و Frank A. پریشانی روانی پس از سانحه ممکن است در کلینیک های روماتولوژی وجود داشته باشد. BMJ 2002. 325 (27 ژوئیه): ص. 221-221.
5. فرانک آ. وضعیت پناهندگی – پرچم زرد در مدیریت کمردرد. BMJ 2007; 334 (13 ژانویه): ص. 58-58.
6. فرانک A. پیامدهای روانی حوادث ترافیکی جاده ای – اغلب ناتوان کننده و ناشناخته (نامه). BMJ 1993; 307 (13 نوامبر): ص. 1283.