ویراستار عزیز،
این نویسندگان به درستی تجدید نظر در مورد داروها برای درد مزمن را برجسته می کنند. بیان مجدد دارو از مسکن بودن البته شروعی برای ایجاد انتظارات است. من همچنین استفاده از nocebo معکوس را برای توصیف مفید می دانم. گوش دادن به علائم و بحث در مورد آنها احتمالاً عوارض جانبی است و بسیاری از افراد هنگام ترک مواد افیونی/گاباپنتینوئیدها/دیگر احساس بهتری دارند، البته اغلب به تدریج.
نویسندگان به طور مهمی بر مشارکت افرادی که با درد مزمن زندگی می کنند در تحقیقات تاکید می کنند. در بسیاری از زمینههای پزشکی، ما به اندازه کافی از کسانی که بهبود یافتهاند، یاد نمیگیریم، که به ویژه در مورد سندرم خستگی مزمن/کووید طولانی و همچنین درد مزمن صدق میکند.
مشارکت دادن افرادی که بهبود یافته اند باید بینشی به ما بدهد که امیدواریم به کسانی که همچنان این علائم را تجربه می کنند کمک کند.
با احترام
دکتر یان کوبرگ
مشاور متخصص مغز و اعصاب