ویراستار عزیز،
هنگام بررسی پیامدهای نامطلوب کوتاه مدت یا بلندمدت هر بیماری، باید تلاش کرد تا اثرات بالقوه درمان این بیماری را در نظر گرفت. این مورد به ویژه در مورد داروهای ضد افسردگی که به طور گسترده در درمان بیماری هایی مانند افسردگی قبل و بعد از زایمان و ناتوانی استفاده می شوند، صادق است.
در کارآزماییهای تصادفیسازیشده و کنترلشده، SSRI و سایر داروهای ضدافسردگی، بروز رفتارهای خودکشی را نسبت به دارونما افزایش میدهند، به ویژه در بزرگسالان جوانتر و در شروع درمان. با این حال، نویسندگان این بررسی به این احتمال اشاره نمیکنند که داروهای ضدافسردگی ممکن است (حتی اندکی) در مرگومیر نقش داشته باشند، و همچنین هیچ دادهای ارائه نکردهاند که امکان ارزیابی این احتمال را فراهم کند. حتی نسبت زنانی که با تجویز داروهای ضد افسردگی تشخیص داده شده اند، به نظر نمی رسد. یافتههای احتمال بالاتر مرگ در عرض یک هفته پس از اولین تشخیص افسردگی قبل یا بعد از زایمان (که احتمالاً با شروع SSRI مرتبط است) و این واقعیت که گروه زنانی که این تشخیص را دریافت میکنند احتمالاً بزرگسالان نسبتاً جوانتری بودند، به طور مستقیم. این سوال را در مورد تأثیر مخدوش کننده درمان ضد افسردگی بر پیامدهای مرگ و میر، به ویژه خودکشی یا تصادفات مطرح می کند. بدون در نظر گرفتن متغیرهایی در مورد انواع و مدت زمان درمان (مشاوره، داروها) دریافت شده توسط گروه های مختلف در طول و بعد از حاملگی/بارداری (شامل افراد مبتلا به اختلال روانپزشکی قبلی و بدون آن)، به نظر می رسد این مطالعه بر روی یک مجموعه داده منحصر به فرد جامع، حفره ای را ایجاد می کند. در درک ما از رابطه افسردگی پری ناتال – و درمان آن – با مرگ و میر.