ویراستار عزیز
من در پاسخ به مطالعه در مورد خطر مرگ و میر در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) در مقایسه با همتایان سالم آنها در جمعیت عمومی و خواهر و برادرشان، همانطور که در چکیده ارائه شده است، می نویسم. این مطالعه که در سوئد انجام شد و در BMJ منتشر شد، بینشهای مهمی را در مورد افزایش خطرات مرگومیر مرتبط با OCD ارائه میدهد. [1]
این یافته که افراد مبتلا به وسواس فکری وسواسی با خطر قابل توجهی بالاتری از مرگ و میر ناشی از همه علل مواجه هستند، با افزایش قابل توجه مرگ و میر ناشی از علل طبیعی و غیرطبیعی، به ویژه نگران کننده است. این مطالعه بر افزایش آسیب پذیری این گروه در برابر بیماری های غیرواگیر و همچنین علل خارجی مرگ از جمله خودکشی و تصادفات تاکید می کند. قابل ذکر است که در حالی که خطر مرگ ناشی از نئوپلاسم در گروه OCD کمتر بود، این گروه به دلیل اختلالات غدد درون ریز، تغذیه ای، متابولیک و سایر اختلالات با مرگ و میر بیشتری مواجه بودند.
این یافتهها بر نیاز فوری به نظارت، پیشگیری و راهبردهای مداخله پیشرفته که بهطور خاص برای افراد مبتلا به OCD طراحی شده است، تأکید میکند. افزایش خطر خودکشی و تصادفات نشان دهنده نیاز حیاتی به خدمات بهداشت روانی برای ترکیب ارزیابی ریسک و برنامه های مدیریتی جامع برای این افراد است. علاوه بر این، افزایش مرگ و میر ناشی از شرایط مختلف سلامت جسمانی نیاز به رویکردهای مراقبت یکپارچه را نشان می دهد که هم نیازهای سلامت روانی و هم جسمی بیماران OCD را برطرف می کند. اعتبار و پایایی کدهای تشخیصی مورد استفاده در ثبت ملی بیماران سوئد برای این مطالعه توسط تحقیقات قبلی اثبات شده است و اعتبار این یافته ها را تقویت می کند. [2]
علاوه بر این، استحکام نتایج، حتی پس از تعدیل بیماریهای روانپزشکی و آشفتگیهای خانوادگی، این نتیجه را تقویت میکند که OCD خود یک عامل خطر مستقل مهم برای افزایش مرگ و میر است. این امر مستلزم ارزیابی مجدد شیوهها و سیاستهای بالینی فعلی است تا اطمینان حاصل شود که نیازهای خاص افراد مبتلا به OCD به اندازه کافی برآورده شده است. افزایش قابل توجه خطر مرگ و میر مرتبط با OCD، همانطور که توسط Medriva و DD News گزارش شده است، شدت این موضوع را برجسته می کند. [3] [4]
در نتیجه، این مطالعه شواهد قانعکنندهای از افزایش خطر مرگ و میر در میان افراد مبتلا به OCD ارائه میکند و ضرورت استراتژیهای مراقبت تخصصی را برجسته میکند. ضروری است که ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، سیاست گذاران و حامیان سلامت روان این یافته ها را برای بهبود سلامت و رفاه کلی افراد مبتلا به OCD در نظر بگیرند.
منابع:
1. “همه علل و علل مرگ و میر خاص در اختلال وسواس فکری اجباری: مطالعه همگروهی همگروهی در سراسر کشور و همگروهی خواهر و برادر” BMJ.
2. Rautio, D., Vilaplana-Pérez, A., Gumpert, M., et al. “اعتبار و قابلیت اطمینان کدهای تشخیصی برای هیپوکندریازیس و بدشکلی هراسی در ثبت ملی بیماران سوئد: بررسی نمودار گذشته نگر”، BMJ Open، 2021.
3. “تأثیر اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) بر خطر مرگ و میر: یک مطالعه سوئدی”، Medriva.
4. “خطر مرگ و میر بالاتر در افراد مبتلا به OCD: یک مطالعه سوئدی نشان می دهد” DD News.