فشار برای تجویز در مقابل صبر برای استقامت: پارادوکس تقلیل گرایی، تمرین کل نگری و مشارکت بیمار-حرفه ای


ویراستار عزیز

از فعالان کمپین برای مطرح کردن این موضوع به موقع و مهم تجویز در روانپزشکی با اشاره خاص به “اختلال افسردگی” بسیار سپاسگزاریم. این بدون شک برای موقعیت‌ها و شیوه‌های روانی اجتماعی گسترده‌تر نیز قابل اجراست!

«بهترین روزگار بود، بدترین روزگار بود، عصر خرد بود، عصر حماقت بود، عصر باور بود، دوران ناباوری بود، فصل نور بود، فصل تاریکی بود، بهار امید بود، زمستان ناامیدی بود.» چارلز دیکنز، داستان دو شهر.

طی چند دهه گذشته، شاهد تغییرات عمیقی در جامعه از پیشرفت‌های تکنولوژیکی و تغییرات ژئوپلیتیکی تا تغییرات آب و هوایی و ارتباطات در همه عرصه‌های زندگی و همراه با آن، برداشت‌ها، انتظارات، آرزوها و مشکلات مردم بوده‌ایم!

فشار برای تجویز:
ما به خوبی می دانیم که برای هر بیماری قرصی وجود ندارد. با این حال، در طول چند دهه گذشته، اکتشافات دارویی بیشتری به خصوص برای شرایط روانپزشکی نسبت به قبل وجود داشته است. با این کار، با افزایش بیشتر افرادی که به دنبال مشاوره “پزشکی” برای اختلالات “روانپزشکی” هستند، انتظار و امید بیشتری نسبت به قبل وجود دارد.

صبر برای استقامت:
ما علاقه زیادی به مداخلات مبتنی بر روان-اجتماعی مانند رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان بین فردی (IPT)، گروه درمانی، درمان های زیبایی شناختی مانند هنر و موسیقی، تمرکز حواس، مدیتیشن و غیره مشاهده کرده ایم. همچنین دیده ایم که چگونه می توانند تفاوت های بزرگی ایجاد کنند. در ادراکات مردم به طور مثبت و توانمندسازی شخصی آنها. اما ما همچنین می بینیم که از طرف شخص نیاز به اختصاص زمان، تلاش، اعتماد، فداکاری و تعهد برای پیشرفت برای دستیابی به تحولی وجود دارد که بدون شک طولانی تر و احتمالاً بدون عوارض جانبی است. ‘.

پارادوکس تقلیل گرایی:
اساس مغز برای مدل‌های توضیحی شرایط روانپزشکی که در رسانه‌های عمومی و جاهای دیگر تداوم یافته است، متخصصان را در موقعیت‌های متناقض در طول تمرین بالینی قرار می‌دهد. “اگر اینطور است، چرا تجویز نمی کنید؟” یک سوال رایج است، مطمئنم که بسیاری از ما شنیده ایم. مشکل این است که هر چه بیشتر در مورد جزئیات مولکولی بدانیم کمتر در مورد عملکرد آنها می دانیم. خیلی چیزها را نمی توان به سادگی توضیح داد!

تمرین کل گرایی:
به راحتی می توان دید و همه می پذیرند که در این جهان (و احتمالاً جهان) وابستگی متقابل و به هم پیوستگی وجود دارد. برای هر شرایطی یک زمینه و در آن پیچیدگی وجود دارد. بنابراین، ما فکر می‌کنیم که قوی‌ترین حالت برای انجام طب کل‌نگر و به‌کارگیری مدل زیستی-روانی-اجتماعی شرایط و مداخلات آن‌ها با تفکر و دلسوزی وجود دارد.

مشارکت بیمار-حرفه ای:
یک سیاست روشن برای اعمال دستورالعمل‌های تجویز، چه پزشکی، روانی یا اجتماعی، مطمئناً می‌تواند راه را برای همکاری با یکدیگر هموار کند. این یک زنگ بیداری خوب است!

«اتفاقاً، نوشتن نسخه‌ها آسان است، اما به سختی می‌توان با مردم تفاهم کرد.» فرانتس کافکا، پزشک روستایی

منابع:

1. Davies, J., Read, J., Kruger, D., et al. (2023) سیاستمداران، کارشناسان و نمایندگان بیماران از دولت بریتانیا می‌خواهند که میزان تجویز داروهای ضد افسردگی BMJ 2023 را معکوس کند. 383 doi: https://doi.org/10.1136/bmj.p2730

2. Maggiora، G. (2022). آیا پارادوکس تقلیل گرایانه پاشنه آشیل کشف مواد مخدر است؟ مجله طراحی مولکولی به کمک کامپیوتر، 36 (5)، 329-338.

3. Pomey, MP, Hihat, H., Khalifa, M., Lebel, P., Néron, A., & Dumez, V. (2015). مشارکت بیمار در بهبود کیفیت خدمات مراقبت‌های بهداشتی: ورودی‌ها و چالش‌های پیش روی بیماران مجله تجربه بیمار، 2 (1)، 29-42.

4. Vogt, H., Hofmann, B., & Getz, L. (2016). کلی گرایی جدید: پزشکی سیستم های P4 و پزشکی سازی سلامت و خود زندگی. پزشکی، مراقبت های بهداشتی و فلسفه، 19، 307-323.