ویراستار عزیز،
در حین خواندن این مقاله (1)، ذهن من به سراغ کار دیگری رفت که اخیراً منتشر شده است، متمرکز بر پیوندهای بین ذوب یخ های دریای قطب شمال و گرسنگی طولانی مدت ناشی از تغییرات آب و هوایی که توسط خرس های قطبی (Ursus maritimus) تجربه می شود (2).
در واقع، کاهش تدریجی ضخامت یخ دریای قطب شمال نشاندهنده علت اصلی اصلاحات عمیق زیستمحیطی، رفتاری، تغذیه و رژیم غذایی است که با افزایش فراوانی در این شکارچی راس بسیار در معرض تهدید گزارش شدهاست (2).
در این چارچوب، استرس خرس های قطبی ناشی از گرسنگی مزمن نگران کننده است.
در واقع، علاوه بر اینکه یک ماشین قدرتمند و کارآمد است که به ما و همه موجودات زنده دیگر اجازه می دهد تا با تعداد زیادی از عوامل استرس زای محیطی کنار بیایند، پاسخ های استرس مزمن همیشه با سرکوب سیستم ایمنی مشخص می شوند که از افزایش تولید کورتیزول نشات می گیرد (3).
بنابراین، در حالی که انتظار میرود افزایش سطح کورتیزول در خون این خرسهای قطبی کمتغذیه اتفاق بیفتد، باید تأکید کرد که آنها میتوانند در همان زمان نسبت به پاتوژنهای میکروبی آسیبپذیرتر شوند. و وضعیت حفاظتی
این می تواند برای عوامل مشترک بین انسان و دام مانند Toxoplasma gondii، یک انگل تک یاخته جهان وطنی که انسان را در کنار تعداد زیادی از مهره داران زمینی و آبزی از جمله خرس های قطبی آلوده می کند، صادق باشد. از این نظر ضد تی. آنتیبادیهای gondii تقریباً در نیمی از خرسهای قطبی از سوالبارد، نروژ گزارش شدهاند، با افراد نر مقادیر شیوع سرمی بالاتری نسبت به مادهها نشان میدهند و فراوانی عفونت در مقایسه با مطالعه دیگری که قبلاً در همان منطقه انجام شده بود، دو برابر شده است (4). .
علاوه بر این، موقعیت شناخته شده بالای شکارچی که توسط خرس های قطبی در زنجیره غذایی دریایی اشغال شده است، این حیوانات را مستعد تجمع زیستی و بزرگنمایی زیستی تعداد زیادی از آلاینده های محیطی پایدار در بافت های بدن خود می کند، از جمله فلزات سنگین ایمونوتوکسیک مانند متیل جیوه (متیل جیوه) (متیل جیوه). 5).
به طور خلاصه، سرکوب سیستم ایمنی ناشی از پاسخ استرس مزمن ناشی از گرسنگی طولانی مدت و همچنین غلظت بالای بیگانهبیوتیکهای زیستمحیطی ایمونوتوکسیک در بافت، ممکن است خرسهای قطبی را نسبت به کسب و توسعه بعدی فرآیندهای بیماریهای عفونی مختلف (ویروسی و ویروسی) حساستر کند. ماهیت غیر ویروسی) که بر وضعیت سلامت و حفاظت از قبل در معرض تهدید آنها تأثیر می گذارد، از جمله عفونت SARS-CoV-2، که دامنه میزبان حیوانات وحشی و اهلی به طور تدریجی در حال گسترش برای آن به وضوح ثبت شده است (6).
بنابراین، یک بار دیگر، یک رویکرد چند رشتهای و مبتنی بر یک سلامت قویاً توصیه میشود تا بینش مناسبی در مورد خطر هشداردهنده از دست دادن غیرقابل برگشت یک «قطعه تنوع زیستی» نمادین دیگر به دست آورد، و همچنین به طور کافی مقابله کرد!
منابع
1) Dyer, O. Alaskapox: اولین مرگ انسان در اثر ویروس مشترک انسان و دام اعلام شد. BMJ 384, q415 (2024).
doi: 10.1136/bmj.q415.
2) Pagano، AM، Rode، KD، Lunn، NJ، و همکاران. استراتژیهای پرانرژی و رفتاری خرسهای قطبی در خشکی با مفاهیمی برای زنده ماندن در دوره بدون یخ. نات. اشتراک. 15, 947 (2024). https://doi.org/10.1038/s41467-023-44682-1.
3) O’Leary، A. استرس، احساسات، و عملکرد ایمنی انسان. روانی Bull.108, 363-382 (1990). doi: 10.1037/0033-2909.108.3.363.
4) Jensen, SK, Aars, J., Lydersen, C., et al. شیوع توکسوپلاسما گوندی در خرس های قطبی و طعمه پستانداران دریایی آنها: شواهدی برای یک مسیر انتقال دریایی؟ قطبی. Biol. 33, 599-606 (2010). https://doi.org/10.1007/s00300-009-0735-x.
5) سنت لوئیس، VL، Derocher، AE، Stirling، I.، و همکاران. تفاوتها در تجمع زیستی جیوه بین خرسهای قطبی (Ursus maritimus) از مناطق بالا و زیر قطب شمال کانادا. محیط زیست علمی تکنولوژی 45, 922-928 (2011). doi: 10.1021/es2000672.
6) دی گواردو، جی. همهگیری SARS-CoV-2 در رابط حیات وحش-حیوان خانگی-انسان. Pathogens 12(2)، 222 (2023). doi: 10.3390/pathogens12020222.