ویراستار عزیز،
مقاله دلگرم کننده اسمیت را با علاقه فراوان خواندم. من میخواهم در نوشتهام نشان دهم که تشخیص اینکه بیمار بهعنوان یک شخص چه کسی است، همچنین باعث میشود که پزشکی که آنها را درمان میکند، به یک متخصص مراقبتهای بهداشتی شادتر و رضایتبخشتر تبدیل شود.
به عنوان یک پزشک بنیاد در یک بخش شلوغ جراحی عمومی، نمیتوانم با بیماران بیشتر از اینکه چرا مراجعه میکنند و چگونه میتوانیم در طول روزهای کاری با آنها رفتار کنیم، صحبت کنم. به خودم گفتم این چیزی نیست که تصور میکردم رویارویی پزشک و بیمار شبیه آن باشد. من دائماً مشغول انجام کارهای ضروری در چک لیست خود بودم و با بیماران ناخوش برخورد می کردم. این، همراه با حجم بالا و نرخ گردش مالی، به این معنی بود که من هرگز فرصتی نداشتم که هیچ بیمار را در بخش فراتر از شرایط و نیازهای بالینی آنها بشناسم. مهمتر از همه، من از شغلم احساس خوشحالی یا رضایت نمی کردم و در حین کار دائماً ناراضی بودم. کاری که من انجام میدادم بهطور قابلتوجهی با چیزی که تصور میکردم کار بهعنوان یک پزشک میتوانست متفاوت باشد – یک دکتر مهربان که همیشه مراقب است از بیمارانش درباره تعطیلات آخر هفته یا آخرین تعطیلاتشان بپرسد. من دیگر کسی را که در پشت وضعیتی که تحت درمان قرار میدادم را ندیدم و احساس «فاصله» بیشتر از بیمارانم کردم. من نمی توانستم به طور کامل به منبع ناراحتی خود اشاره کنم تا زمانی که اخیراً با بیمار برخورد کردم که تأثیر صحبت با بیماران را بر سلامت عاطفی و روانی خود روشن کرد.
پس از برخورد اخیری که در آن سعی کردم در حین انجام وظیفه کاری خود چند سؤال دیگر در مورد بیمار به عنوان یک شخص بپرسم، در مواقع فزاینده ای متوجه شدم که زمانی را صرف گوش دادن به بیمارانم در زمانی که فرصت دارم، می گذرانم. دیدن جرقه در چهره آنها وقتی که مشتاقانه تمام آن لحظات هیجان انگیز و شاد در زندگی گذشته و فعلی خود را با من به اشتراک می گذاشتند، به طور ناخواسته روز اغلب پر استرس و سخت من را روشن کرد.
همانطور که در طول آموزش خود پیشرفت می کنم، تمام تلاش خود را خواهم کرد تا پزشکی باشم که همیشه در مورد بیماران خود کنجکاو است، فراتر از دلیلی که آنها به بیمارستان می آیند، پزشکی که مراقبت های فرد محور را انجام می دهد و بیماران خود را فراتر از شرایط آنها به طور کلی رفتار می کند. آخرین اما نه کم اهمیت، دکتری که همیشه در پایان کارش خوشحال است. میخواهم نوشتهام را با نقل قولی از جونو، که در کنفرانس اخیر DEMEC یک جلسه عمومی فوقالعاده ارائه کرد، پایان دهم:
«مراقبت های بهداشتی شدیداً به چیزی نیاز دارد که مردم به دنبال آن هستند – همدلی و مراقبت. وضعیت فعلی مراقبت کردن را دشوار می کند… اما ما هرگز نباید به نقطه ای برسیم که از همدلی و مراقبت دست برداریم و فقط به آنچه نیاز به پاسخگویی دارد پاسخ دهیم. [1]
ارجاع
1 Broad J. اهمیت مشارکت با بیماران در آموزش. جلسه عمومی ارائه شده در: کنفرانس توسعه تعالی در آموزش پزشکی; 4-5 دسامبر 2023; منچستر، انگلستان