ویراستار عزیز
ما پیشنهاد ارائه شده توسط دیویس و همکاران را تایید می کنیم. برای تأمین مالی و اجرای خدمات پشتیبانی خروج، از جمله خط کمک ملی. با این حال، ما استدلال می کنیم که به همان اندازه، اگر نه بیشتر، ضروری است که وسایل عملی برای بیماران فراهم شود تا داروهای خود را به تدریج و به صورت هذلولی کاهش دهند. ضرورت خدمات پشتیبانی ترک به میزان مشکلاتی که افراد هنگام قطع داروها با آن مواجه می شوند، بستگی دارد. وقتی مشکلی وجود ندارد نیازی به این خدمات نیست.
این را در زمینه بهداشت در نظر بگیرید. در مناطقی که منابع آب، زیرساختها یا سیستمهای بهداشتی ناکافی هستند، بیماریها تکثیر میشوند و باعث بیماری یا مرگ زودرس افراد میشوند. اقدامات پیچیده ای برای کنترل پذیر نگه داشتن وضعیت ضروری است. در جامعه مدرن، در دسترس بودن فاضلاب و آب تمیز و روان عامل تغییر بازی است، نه ارائه خدمات اضافی یا یک خط کمک ملی.
همین منطق در مورد قطع ایمن داروها نیز صدق می کند. توانمندسازی بیماران برای کاهش تدریجی هذلولی و به اندازه کافی، که مستلزم یک رویکرد شخصیشده است، به تعداد قابلتوجهی از بیماران کمک میکند تا بدون مشکل عمده یا هیچ مشکلی باریک شوند. این امر به طور قابل توجهی نیاز به خدمات و هزینه های مرتبط با آن را کاهش می دهد. به درستی از
ما معتقدیم که تسهیل پزشکان عمومی و روانپزشکان در تجویز مسیرهای باریک تر و تدریجی تر برای بیمارانشان و بازپرداخت داروهای لازم برای این امر، هم عاقلانه و هم مقرون به صرفه است. همانطور که مارک هوروویتز در پانورامای بیبیسی بیان کرد، شرکتهای دارویی که داروهای ضدافسردگی میفروشند اساساً خودروهای بدون ترمز میفروشند. ما با این ارزیابی موافقیم و ادعا میکنیم که این شرکتها تعهد اخلاقی دارند که «ترمزهایی» را که اکنون بهعنوان ضروری شناخته شدهاند، ارائه کنند. ما ناعادلانه می دانیم که بیمارانی که مایل به استفاده از این “ترمزها” هستند، چه داروهای مایع یا نوارهای مخروطی [1]، باید هزینه را خودشان متقبل شوند یا اینکه این باید بار مالی برای NHS باشد.
آخرین مطالعه مشاهدهای ما نشان داد که استفاده از نوارهای مخروطی برای مخروطی شدن تدریجی در دورههای طولانی به جلوگیری از مشکل ترک اعتیاد کمک میکند. [2]. این مطالعه نشان داد که باریکه های طولانی تر منجر به علائم ترک کمتری می شود.
در نهایت، رویکرد کنونی برای پرداختن به مسائل مربوط به ترک، درخواست تحقیقات بیشتر برای تعیین اینکه کدام زیرگروه از بیماران نیاز به کاهش طولانیتری دارند، است. ما میخواهیم از یک رویکرد پیشگیرانه مانند رویکردی که هنگام سوار شدن به خودروهایمان اتخاذ میکنیم، دفاع کنیم. ما کمربندهای ایمنی خود را می بندیم، حتی اگر به ندرت از آنها استفاده شود. ما این کار را انجام میدهیم و آن را واجب کردهایم، زیرا میدانیم که هر سال جان تعدادی را نجات میدهد. با توانمندسازی بیماران و پزشکان برای انتخاب همیشه کاهش تدریجی بر اساس تصمیمگیری مشترک، میتوان رویکرد مشابهی را برای کاهش باریکتر اتخاذ کرد.
[1] Groot, PC, & Van Os, J. (2020). چگونه دانش کاربر در مورد ترک داروی روانگردان منجر به توسعه داروهای کاهش دهنده خاص فرد شد. Ther Adv Psychopharmacol, 10. https://doi.org/10.1177/2045125320932452
[2] van Os, J., & Groot, PC (2023). نتایج کاهش هیپربولیک داروهای ضد افسردگی. Ther Adv Psychopharmacol, 13. https://doi.org/10.1177/20451253231171518